تاثیر راهبردهای یادگیری خودتنظیم و غیر خودتنظیم بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت درایو فورهند تنیس روی میز

نوع مقاله : مروری

نویسندگان

دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر راهبردهای یادگیری خودتنظیم و غیر خودتنظیم بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت درایو فورهند تنیس روی میزدردانشجویان دختر مبتدی بود. روش‌شناسی: بدین منظور از بین دانشجویان دختر غیر تربیت بدنی دانشگاه شهید بهشتی 20 نفر (میانگین سنی 1±22) به صورت داوطلب انتخاب شده و براساس نتایج حاصل از پرسشنامه خودتنظیمی به دو گروه همسان تقسیم شدند.گروه خودتنظیم دو جلسه بعد از پیش‌آزمون، آموزش دستورالعمل‌های اجرای تکنیک فورهند تنیس روی میز را اجرا کردند و گروه غیر خودتنظیم تنها دستورالعمل‌های اجرای تکنیک را اجرا می‌کردند. 150 کوشش تمرینی (15 بلوک 10 کوششی) در هر جلسه اکتساب بود که در مدت 6 جلسه انجام شد. سپس آزمون اکتساب (4 بلوک 10 کوششی) همراه با کارت‌های نشانه که محتوی سوالاتی در مورد تحلیل تکلیف، خودثبتی، خودارزیابی، اسنادهای سببی و استنباط‌های انطباقی بود به هر دو گروه داده شد. پس از 48 ساعت آزمون یادداری برگزار شد. بعد از آن آزمون انتقال با ایجاد سرعت و جهت های متفاوت در دستگاه توپ‌انداز انجام شد. یافته‌ها با استفاده از روش آماری تی مستقل تحلیل شد. نتایج مربوط به مهارت درایو فورهند در مرحله اکتساب که دقت و کنترل را بررسی می‌کرد نشان داد گروه خودتنظیم به طور معناداری از گروه غیر خودتنظیم بهتر است (001/0 P=). همچنین در مرحله یادداری گروه خودتنظیم به طور معناداری از گروه غیر خودتنظیم بهتر بود (001/0 P =). در آزمون‌های انتقال نیز، ابتدا با تغییر سرعت و مکان خروج توپ که به صورت تصادفی پرتاب می‌شد، حاکی از برتری معنادار گروه خودتنظیم نسبت به گروه غیر خودتنظیم بود (001/0 P=). در بخش دوم تحلیل داده‌های حاصل از کارت‌های نشانه نیز در مرحله اسنادهای سببی تفاوت معنی‌داری در دو گروه در خرده مقیاس‌های تکنیک عمومی، تکنیک خاص و تمرکز دیده شد (001/0P=). همچنین با بررسی میزان فراوانی‌ها مشخص شد که گروه خودتنظیم بیشتر خطاهای خود را به ضعف در تکنیک خاص و گروه غیر خودتنظیم بیشتر خطاهای خود را به کمبود تمرکز اسناد می‌دادند. در مرحله استنباط‌های انطباقی نیز تفاوت معنی‌دار میان دو گروه در خرده مقیاس‌های تکنیک خاص و تمرکز وجود داشت (001/0 P=) که پس از بررسی فراوانی ها مشخص شد که گروه خودتنظیم راهبردی که برای ضربه متعاقب بعدی پس از دو بار خطا انتخاب می‌کند، بیشتر تکنیک خاص (تصحیح قسمتی از تکنیک مانند ادامه حرکت دست) می‌باشد در حالی که گروه غیر خودتنظیم راهبرد خود را در جهت بهبود و حفظ تمرکز انتخاب می‌کردند. نتایج: به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که راهبردهای یادگیری خودتنظیم برتری معناداری را نسبت به یادگیری غیر خودتنظیم در مراحل اکتساب، یادداری و انتقال دارد.

کلیدواژه‌ها