چکیده
هدف: هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی اولویت تسلط ربع های مغزی(شیوه تفکر) و رابطه آن با اثربخشی عملکرد مدیران ورزشی بود.
روشها: جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه مدیران ورزشی استان تهران(مسوولان، رووسای هیات های ورزشی و مدیران ورزشی) بود. در مطالعه حاضر نمونه گیری به طور تمام شمار انجام شد و در نهایت تعداد 175 نفر در مطالعه شرکت داده شدند. به منظور جمع آموری داده ها از در این پژوهش با رویکرد فرایند تمام نگر، از پرسـشنامۀ سـنجش تـسلط ربـع هـای مغزی هرمن و پرسشنامۀ سنجش اثربخشی عملکرد مدیران براسـاس مـدل پارسـونز استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد بین متغیرهای پیش بین(تسلط ربع های مغزی A -C-D) با متغیر ملاک(اثربخشی عملکرد) همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده می شود(001/0=P) به طوری که همبستگی بین ربع مغزی D و اثربخشی عملکرد بیشتر از سایر متغیرها بود. در حالی که رابطه بین تسلط ربع B با اثربخشی عملکرد معنا دار نبود. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد بین استفاده از ربع های مغزی مدیران ورزشی اولویت وجود دارد(001/0=P) به طوریکه اولویت استفاده از ربع های مغزی به ترتیب شامل ربع های D، C، A و B بود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر رابطه اثربخشی عملکرد با تساط ربع های مغزی مدیران ورزشی را تایید کرد و نوع تسلط تمام ربعی مغزی مدیران ورزشی نشانگر تفکر تمام مغزی است. این یافته ها می تواند عملکرد و اثربخشی مدیران ورزشی را پیش بینی نماید.
کلیدواژهها
موضوعات