چکیده
هدف این مطالعه بررسی تأثیر خودالگودهی، الگوی ماهر و الگوی در حال یادگیری بر اکتساب و یادداری مهارت پات گلف بود. از بین دانشجویان داوطلب، 45 نفر انتخاب و در 3 گروه خودالگودهی، الگوی ماهر و الگوی در حال یادگیری جایگزین شدند. شرکتکنندگان بعد از پیشآزمون، 6 جلسه و هر جلسه 6 بلوک 10 کوششی، مهارت پات گلف را تمرین کردند و قبل از هر بلوک تمرینی، 10 بار مهارت پات گلف مختص گروه خود را به شکل ویدئویی مشاهده میکردند. آخرین بلوک آخرین جلسه اکتساب به عنوان آزمون اکتساب در نظر گرفته شد و 48 ساعت بعد آزمون یادداری به عمل آمد. نتایج تحلیل واریانس مرکب نشان داد که هر سه گروه در یادگیری مهارت مورد نظر از مرحله پیشآزمون تا آزمون اکتساب پیشرفت داشتند و این پیشرفت تا مرحله آزمون یادداری تا حدودی پایدار بود. همچنین، هم در مرحله اکتساب و هم در مرحله یادداری، گروه خودالگودهی نسبت به دو گروه دیگر عملکرد بهتری داشت، ولی تفاوت معنیداری بین گروههای الگوی ماهر و الگوی در حال یادگیری وجود نداشت. بر اساس این نتایج، در یادگیری مهارتی همچون پات گلف، تأثیر نوع الگو بر یادگیری بسیار مهم میباشد و از مزایای شباهتِ ذکر شده در نظریه بَندورا سود میبرد.
کلیدواژهها